می کشد ارابه را اسبی نحیف و مردنی در شب
آن طرف ، شهری غبارآلود
پشت گاری سطلی آویزان ، پر از خالی
خفته گاریچی ، مگس ها این ور و آن ور
پشت گاری جمله ای : “بر چشم بد لعنت”
عمران صلاحی
می کشد ارابه را اسبی نحیف و مردنی در شب
آن طرف ، شهری غبارآلود
پشت گاری سطلی آویزان ، پر از خالی
خفته گاریچی ، مگس ها این ور و آن ور
پشت گاری جمله ای : “بر چشم بد لعنت”
عمران صلاحی